گربه دستش به گوشت نمیرسید...

فکر میکنی دیدن فیلم پرو*نو تو این تلویزیونای 3D چه حسی میتونه داشته باشه؟؟

مدیریت شخمی یا شخمی مدیر شدن

مملکتمون خدا وکیلی نمونس تو همه چی. آقا همه چی. یکی از همین همی چیا فوتباله! همونجور که همه میدونین فوتبال ما سرآمد ورزش دنیاس و آسیا که کلاً به شخممونه. اما مهمترین دلیل این سربلندی فوتبالمون چیزی نیست جز مدیریت. اگه حتی یه ثانیه این مدیران محترم و همه فن حریف نبودن میدونی چه اتفاقای بدی ممکن بود بیفته؟؟ نمیدونی؟؟ بدون حضور این آقایون ممکن بود به جام جهانی نریم! یا حتی ممکن بود از بحرین ۴ تا بخوریم! یا حتی زبونم لال به قطر هم ۳-۲ میباختیم. یا حتی از اون بدتر ممکن بود برای بردن سنگاپور تعطیل رسمی اعلام کنیم. ولی الان...الان با حضور مدبرانه این اساتید هیچ کدوم از این اتفاقا نیفتاده. اما رمز این همه موفقیت میدونین چیه؟؟ دلیل همه این موفقیتا شیوه های نوین مدیریت هستش که زائیده ذهن بیش فعال همین آقایونه. امروز میخوایم چندتا از این شیوه هارو با هم بررسی کنیم.  

 

۱- مدیریت طلبکار 

هرچند که از قدیم این شیوه مدیریت تو همه ارکان نظام موجود بوده اما اوجش رو میتونیم تو دو فصل اخیر در مدیریت باشگاه استقلال ببینیم. زیاد هم کار سختی نیست به خدا. داستان اینجوریه که شما گه میزنی به همه چی. رسماً همه چی. شعور مردم رو در حد سیفون فرض میکنی و  در حالی که خود بزرگ بینی در حد وسیعش رو با اسپری پاشیدن تو صورتتون هر گندی که دلت میخواد میزنی و آخرش که مردم دردشون میگیره میگین همه این آخ و اوخ ها و آه و اوه ها جهت داره و از جای دیگه ای هدایت میشه و اینا طرفدار واقعی نیستن که میگن دردمون گرفته و فقط فکر میکنن که چیز کلفتی حواله کردیم بهشون و در اوج اعتماد به نفس میای تو برنامه زنده تلویزیونی و تو چشم مردم نگاه میکنی و میگی من نمیدونم چرا مردم چرا قدر نشناسن و از ما به خاطر همه فشارهایی که از ناحیه عقب بهشون وارد کردیم ازمون تشکر نمیکنن. چرا تشکر نمیکنن که کاری کردیم که بهترین بازیکناشونو از دست دادیم. چرا تشکر نمیکنن که از آسیا حذف شدیم در حالی که اگه بازی قبلیو نمیباختیم میتونستیم تو آزادی  بازی کنیم نه اینکه بریم جده. چرا تشکر نمیکنن که وقتی همون بازیو باختیم همه رو به شخممون گرفتیم و جای معذرت خواهی گفتیم حتماً خدا طلبیده بریم زیارت!!  

به هر حال این شیوه مدیریت بسیار کاربردی بوده و موارد لازم برای اجرای این روش مدیریت عبارتند از: طلب بسیار زیاد از مردم، قابلیت نوشتن بیانیه علیه هرکسی که دم دست بود، سایت باشگاه استقلال برای انتشار بیانیه نوشته شده، داشتن یک فقره امیر قلعه نویی که اگر یه موقع بیانیه ها اثر نکرد بشه تو تلویزیون علیه ش مصاحبه کرد و داشتن هواداران متعصب که اگه یه موقع صداشون در اومد به یکی نسبتشون بدی و بگی اینا همه هدفدار و هدایت شده هستن.  

 

۲- مدیریت خنده 

این نوع مدیریت یه جورایی منحصر به فرده و خدائیش از عهده هر کسی بر نمیاد. واقعاً باید مرد باشی که از پسش بر بیای. جدی میگم به خدا. فکر کن ازت بپرسن چی شد دایی شد سرمربی تیم ملی؟؟ بخندی. ازت بپرسن چی شد دایی اخراج شد؟؟ بخندی. ازت بپرسن رو چه حساب قطبی برگشت ایران سرمربی تیم ملی هم شد؟؟ بخندی و در نهایت بپرسن چرا جام جهانی نرفتیم؟؟؟ و باز هم بخندی!!! خداوکیلی هرکسی نمیتونه انقدر توانایی داشته باشه که تیمی رو که اوج کار تیم قبلی حتی به رده ۱۵ دنیا رسیده بود رو یه جوری متحول کنه که به رتبه ۶۰ برسه و تیم دوم آسیا رو تحویل بگیره و به ششم آسیا برسونه. اینکه دو سال خواهر و مادر مردمو تو فدراسیون فوتبال مملکت بیاری جلو چشمشون و تازه بگی یواش یواش داره از فوتبال خوشم میاد. خدایی فکرشم بکنه خیلی شیوه مناسبیم هست. دیگه از اون فشار کاری و استرس مدیریت که میگن ممکنه باعث هزار جور مریضی بشه و سکته بده آدمو خبری نیست و تازه نه که میگن خنده بر هر درد بی درمان دواست، بدن آدم رو فرم هم میاد بس که میخنده. 

موارد لازم برای اجرای این شیوه مدیریت خیلی هم زیاد نیست فقط یه لب خندون و یه روده ی مستعد قهقهه میخواد و دو تا شخم قوی که همه دنیا رو دایورت کنی روشون. دقت کن، همه دنیارو. 

 

۳- مدیریت خانمان برانداز 

آهان، رسیدیم به قسمت آشنای قضیه. این نوع مدیریت تا دلتون بخواد زیاده این مرز و بوم. از سطح کلان بگیر برو تا برسی به همین فوتبال. مدیر داریم مثل مدیر مس کرمون که تیم سوم جدولو  که سهمیه آسیا گرفته رو تحویل میگیره و سیزدهم تحویل میده. اما اوج این مدل مدیریت حضرت حاج عباس انصاری فرد هستن که ید طولایی تو این مدل مدیریت دارن. فکر کن، فقط فکر کن که تیم قهرمان با یه عالم ستاره رو تحویل بگیری، فصل بعد چهارمش کنی، بعدش یه کاری کنی علی کریمی از تیم بره، میلیارد میلیاردم خرج مربی کنی که جواب نده، بعدش یکی دیگه رو میارن جات که گهی که زدی رو پاک کنه و طرفم حالا هرجوری که شده تیمو قهرمان جام حذفی میکنه بعدش میای میگی تیمی که من بسته بودم و روش کار کرده بودم قهرمان شده!!! به خدا دیگه هیچی نمیتونم بگم. 

موارد لازم جهت اینگونه مدیریت دقیقاً هیچی نیست. یعنی حسن آقا بقال دوست داشتنی محله خودمونم اگه ببریم یه جا واسه مدیریت به همین شدت یا شایدم کمتر گند میزنه، و هرکسی میتونه از پس این کار بربیاد. 

 

کف نوشت۱: به جان خودم این توپ جام جهانی گاز میگیره. دندوناشو خودم دیدم. 

 

کف نوشت۲: میگن زن میگیری چاق میشی، ولی مگه قصد زن گرفتنم بکنی چاق میشی؟؟ عجب داستانی داریم به خدا! بابا هیچکدوم از لباسام تو تنم نمیره.